این شبها ..
چشمهای من خسته است
گاهی اشک ...
گاهی انتظار ....
این سهم چشم های من است .

ڪـ ـد هـآے مـوس
ڪـ ـد هـآے وبلآگــ
نظرات شما عزیزان:
sara 
ساعت22:25---28 مهر 1391
سکوت
وقتي كسے نيست كـﮧ بـﮧ בاבت برسـﮧ
پس בاב نزטּ،
سكوت كـטּ،
شايــב از سكوتت همـﮧ بفهمـטּ كه چـﮧ قــבر בرב و رنج
توے وجوבت انباشتـﮧ شـבه،
فرياב בرבت رو בوا نميكنه،
اما سكوت شايـב نتونـﮧ בرבتو از بيـטּ ببره
اما ميتونه خيلے راحت تو را از اين בنياے مسخره نجات بـבه
جــــــــریاטּ چیــﮧـ؟؟
کـﮧ هیـچـ وقتــ جـسـב اونــآیے که اבعا בارنـב برای مـــا مے میرنـב هیــچـ وقتــ پیــבا نمـے شـــﮧ
قشنگ بود
sara 
ساعت22:21---28 مهر 1391
هَـميشه بـآيد کَسـي باشدکـــہ مــَعني سه نقطههاے انتهاے جملههايَتـــ را بفهمد
هَـميشه بـآيد کسـي باشد
تا بُغضهايتــ را قبل از لرزيدن چـآنهات بفهمد
بـآيد کسي باشد
کـــہ وقتي صدايَتــ لرزيد بفهمد
کـــہ اگر سکوتـــ کردے، بفهمد...
کسي بـآشد
کـــہ اگر بهانهگيـر شدے بفهمد
کسي بـآشد
کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردے براي رفتـن و نبودن
بفهمد به توجّهش احتيآج داری
بفهمد کـــہ درد دارے
کـــہ زندگي درد دارد
بفهمد کـــہ دلت براي چيزهاے کوچکش تنگــ شده استــ
بفهمد کـــہ دِلتــ براے قَدمــ زدن زيرِ باران...
براے بوسيـدَنش...
براے يك آغوشِ گَرمــ تنگ شده است
هميشه بايد کسي باشد
هميشه...
مصطفی 
ساعت23:34---26 مهر 1391
چه دنیای عجیبی است
همه میگویند،حرف دلت را بزن
اما هر وقت حرف دلم را زدم ، دل همه را زدم !!
|